چرا لینوکس؟
این سوال رو زیاد نه، اما چند باری از دوستهام شنیدم. واقعاً چرا باید در مملکتی که کپیرایتی رعایت نمیشه و نیازی به پرداخت هزینهی خرید ویندوز نیست، کسی از گنو/لینوکس استفاده کنه؟
خب، حقیقتش من از اون گیکهای سنگین و باسواد نیستم که بخوام استفادههای خفنی از سیستم عاملم بکنم و حالا با ویندوز بودنش احساس ضعف و ناتوانی بهم دست بده! اما حتی به عنوان یه کاربر ساده و با استفادههای معمول هم، لینوکس خوبیهایی داره که باعث میشه ارزش سردردهای اولش رو داشته باشه.
در ادامه سعی میکنم چند تا از این خوبیها و البته بدیها رو بگم 🙂
خوبیها:
۱. امنیت: اولین نکتهای که در استفاده از سیستم عاملهای لینوکسی توجه من رو به خودش جلب کرد، این بود که دیگه خبری از ویروس نیست! اصولاً ویروسها رو برای ویندوز مینویسن که با توجه به کاربرهای زیادش منطقی هم هست. اما حتی اگه ویروسی برای لینوکس نوشته بشه، برای اجرا شدن نیاز به دسترسی روت داره (با فرض اینکه بخواد اثری مخرب روی سیستم بذاره) و دادن یا ندادن دسترسی روت هم در هر لحظه دست خود شماست! هیچ نرم افزاری چه در مرکز نرمافزاری لینوکس و چه در ترمینال، بدون دستور مستقیم شما و دادن رمزی که تعیین کردین، قابل نصب و در موارد لازم، قابل اجرا نیست.
به جز بحث ویروس، در کل امنیت توزیعهای مختلف لینوکسی به مراتب خیلی بالاتر از ویندوز هست، چرا که متن تمام توزیعها باز هست و اگر حفرهی امنیتی خاصی توی کد باشه، خیلی خیلی سریع پیدا و با یه آپدیت تصحیح میشه.
۲. سادگی پیدا کردن و نصب نرم افزار: نصب کردن نرم افزارها فقط با یه کلیک انجام میشه و هیچ نیازی به مراحل به قول خودمون next next نیست. کافیه نرم افزاری که میخواین رو توی Software center توزیع خودتون سرچ کنین و یه کلیک روی «نصب» و تمام.
این رو هم بگم که تمام آپدیتهای نرم افزاری و سیستمی رو هم میشه فقط با یک کلیک به صورت همزمان انجام داد.
۳. قدرت انتخاب بالا: شاید اسمهاشون رو قبلاً شنیده باشین، اما مطمئناً اسم همهشون رو نشنیدین! از توزیعهای حرفهای و خفنی مثل آرچ بگیر تا توزیعهای آسون و عامهپسندی مثل مینت و سولوس. برای هر سلیقهای یه توزیع هست. حتی چند توزیع ایرانی هم داریم! مثل پارسیکس و لینوکس کارآمد. خلاصه که اگر زمانی تصمیم گرفتین لینوکسی بشین، حسابی باید بگردین و توزیع مورد علاقهتون رو انتخاب کنین. البته فقط به ظاهر بسنده نکنین! این ظاهری که میبینین چیزیه به اسم Desktop Environment که توی هر توزیع قابل تغییره. منظور از این قابل تغییر بودن هم اینه که به عنوان مثال، میشه لینوکس مانجارو و سولوس رو روی دو لپتاپ مختلف نصب کنین اما ظاهرشون دقیقا مثل هم باشه و فقط کارکرد داخلی فرق کنه. چرا که DE هر دو رو میتونین یه چیز نصب کنین (مثلاً Budgie.)
توصیهی من: برای تازهکارها شاید کنار اومدن با ترمینال و تغییرات سیستمی و خرابیهایی که هر از گاهی پیش میاد و باید شخصاً آستینها رو بالا زد و درستشون کرد، سخت باشه. به همین خاطر نظر من اینه که اگه تازه میخواین توزیعی رو انتخاب و خودتون رو با دنیای لینوکس آشنا کنین، توزیعی آسون و قابل اعتماد (از این نظر که به این سادگیها خراب نمیشه) مثل لینوکس مینت یا سولوس رو انتخاب کنین. من خودم با اوبونتو شروع کردم و حقیقتش اصلا راضی نبودم، چون خیلی باگی هست و سنگین و … در کل دوستش ندارم 🙂 اما بعداً مینت، کالی، سولوس، و مانجارو رو امتحان کردم و روی مانجارو موندگار شدم فعلاً!
۴. محکم و ماندگار: همهمون دیدیم که ویندوزی که تازه نصب شده، چقدر سریع و فرز و چابکه! اما بعد از شش ماه یا یک سال انگار پیر شده و استخونهاش درد میکنن. یه فایل ورد میخواد باز کنه انگار فوتوشاپه! و تنها راه درست کردنش هم بعضاً اینه که ویندوز رو از اول نصب کنیم. لینوکس به طور کلی برخلاف ویندوز Bloatware نداره و به قول گفتنی پف نمیکنه و سنگین نمیشه! میتونین هفتهها سیستم رو ریستارت یا خاموش نکنین و طبق تجربهی من، کند که نمیشه هیچ، سریعتر هم میشه!
۵. مهربون نسبت به ضعیفها: اسم این بخش غلطاندازه 🙂 منظورم اینه که روی ضعیفترین سیستمها هم میشه بالاخره توزیعی از لینوکس رو نصب و استفاده کرد. البته فکر نکنین هر چی لینوکسیه ضعیفه! داریم توزیعها و دسکتاپهایی که روی سیستم خود من لگ میزدن و مجبور شدم پاکشون کنم (هق هق گریه میکند و سرش را به دیوار میکوبد)
۶. رایگان: بله! برای ما مهم نیست! ویندوز میخریم دو هزار تومن تازه غر هم میزنیم که تا هفتهی پیش هزار تومن بوده و به خاطر بالا رفتن قیمت دلار کردنش دو هزار تومن! اما اگه هر جایی به جز اینجا بودین، ۱۳۹ دلار که میدادین برای یه ویندوز اونوقت میفهمیدین الان چی گفتم :)) با این حال شاید برای بعضیها مهم نباشه، اما این مورد برای من مهم محسوب میشه و وقتی میتونم از سیستم عاملی به صورت رایگان استفاده کنم، دوست ندارم از یه رایگانِ دیگه که صاحبش راضی نیست استفاده کنم! چی گفتم!
بدیها:
۱. بازی: 🙁 به عنوان گیمر فولتایم سابق، خیلی دردناکه که بازیهای کمی برای سیستمهای لینوکسی پورت شدن. اما این قضیه مال گذشتهست! الان با استیم و لوتریس خیلی از بازیها رو میشه اینجا هم انجام داد! با این حال به این زودیها انتظار اومدن بازیهای خفن رو نداشته باشین 🙁
۲. سختیهای اول راه: از همون لحظه اول که میخواین نصبش کنین سردرد میگیرین تا یه ماه بعدش! منتها فقط اولش اینجوریه. چون عادت کردیم به ویندوز و اینکه یکی از قبل همه چیز رو برامون ردیف کرده باشه! بعد از یه مدت اینقدر حال میده تسلط داشتنتون به سیستم که حد نداره!
توصیه: قبل از شروع فرایند نصب، آموزشهای لازم رو کاملاً مطالعه کنین. دارین وارد یه دنیای جدید میشین که نوع پارتیشنهاش هم با ویندوز فرق داره. بنابراین سلاح و بسته امدادی و مهماتتون رو چک کنین و بعد برین توی میدان نبرد! متأسفانه خبری از جلیقه ضدگلوله هم نیست، پس بکآپ گرفتن از فایلهای مهمتون فراموش نشه!
احتمالاً به زودی یه پست هم برای آموزش نصب لینوکس مانجارو میذارم.
۳. امکان خرابکاری: اینجا هر نفسی که میکشین باید روی حساب و کتاب باشه! اگه دارین توی تنظیمات میچرخین، حواستون باشه که چیکار میکنین. مثل من نباشین که چنان DEم رو خراب کردم که مجبور به دوباره نصب کردنش شدم :))
حقیقتش بدی دیگهای به ذهنم نمیرسه! نصب کنین و لذت ببرین، فقط بکآپ یادتون نره!